۰۴۱-۳۴۴ ۸۵۵ ۱۵
دریافت نوبت مشاوره

اختلال طیف اتیسم

اختلال طیف اتیسم

اختلال طیف اتیسم

۱ اسفند ۱۳۹۵ زهره قربانی

 درخودماندگی چیست؟

ریشه کلمه اُتیسم از واژه یونانی Autos به معنی خود گرفته شده است. البته این نام در طول زمان به صورت‌های گوناگونی به‌کار می‌رفته است مانند اُتیسم کودکی اولیه، یا اُتیسم کودکی. پس از مدتی این نام‌ها تقریباً مترادف با اُتیسم در بزرگسالان به کار رفت و پس از آن این اختلال را در هر دوره سنی به‌نام اُتیسم می‌شناسند.

اُتیسم را بیشتر می‌توان یک اختلال نورولوژیکی که خودش را در سال‌های اولیه کودکی (۳ سال آغازین کودکی) نمایان می‌کند معرفی نمود. این اختلال در بیماران اُتیستیک باعث می‌شود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی به‌درستی عمل کند و مزاحم او برای یادگیری چگونگی ارتباط و تعامل با دیگران به‌طور اجتماعی می‌شود. کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیرکلامی، مهارت‌های شناختی معمول، رفتارهای اجتماعی، فعالیت‌های سرگرم‌کننده و بازی دارای مشکل می‌باشند.

اختلال طیف اُتیسم (ASD) و اُتیسم دو واژه و عبارت کلی برای گروهی از اختلالات پیچیده در رشد مغز هستند. در سال ۲۰۱۳ در  DSM-Vهمه اختلالات طیف اُتیسم در زیر چتر ASD یا اختلالات طیف اُتیسم قرار گرفتند. اختلال طیف اُتیسم گروهی از اختلالات هستند که در آن‌ها رشد مهارت‌های اجتماعی، زبان و ارتباطات و منابع و ذخایر رفتاری دچار تاخیر و انحراف می‌شود، کودکان دچار اختلال طیف اُتیسم اغلب تمایلات شدید و ویژه‌ای به مجموعه‌ای از رفتارها نشان می‌دهند، مقاومت در برابر تغییر دارند و پاسخ‌های مناسبی به محرکات محیطی نمی‌دهند. این اختلالات تاثیرهای متعدد و بیشماری بر روند رشد می‌گذارند. هرچه این اختلال زود تشخیص داده شود و فرد مبتلا زودتر وارد چرخه‌های درمان گردد، زودتر می‌توان زندگی او را تغییر داد.

علائم اُتیسم(اوتیسم)

مهارت‌های زبانی:

شاید برخی از علائم این اختلال را بتوان در محدود سنی ۱۸ تا ۲۴ماهگی دید ولی در محدوده سنی ۲۴ماهگی تا ۶سالگی می‌توان علائم جدی این اختلال را به‌وضوح مشاهده نمود.

در محدوده سنی اول، پزشک ممکن است سوالاتی از والدین در مورد فرایند پیشرفت کودک بپرسد و از طرفی برخی از معیارهای رشد را بررسی نماید. موسسه ملی رشد و سلامت کودک در آمریکا به‌طور خلاصه ۵ فاکتور را جهت بررسی ارائه می‌کند:

آیا کودک تا ۱۲ماهگی غان و غون و به‌اصطلاح آوای کبوتری داشته است؟

آیا کودک تا قبل از ۱۲ماهگی حرکات اشاره (مانند نشانه رفتن، دست تکان دادن و چنگ زدن) داشته است؟

آیا کودک تا قبل از ۱۶ماهگی تک واژه داشته است؟

آیا کودک تا ۲۴ماهگی جملات ۲کلمه‌ای داشته است؟

آیا کودک هیچ‌گونه کلام یا مهارت اجتماعی در هر مقطع سنی داشته است؟

هیچ‌کدام از موارد فوق نشانه قطعی برای برچسب زدن یا تشخیص قطعی اختلال اُتیسم نیست ولی درصورتی‌که کودکی این علائم را از خود نشان می‌دهد می‌بایستی توسط متخصصین این امر مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد. در مواردی از کودکان اُتیستیک، این کودکان در آغاز ور ور یا غان و غون را نیز دارند اما پس از مدتی همان نیز قطع می‌شود و یکسری دیگر از این کودکان ممکن است که زبانشان تا سنین ۵ تا ۹سالگی هم به تاخیر اُفتد.

شکست و ناتوانی در کودک در رشد زبانی اولین نشانه‌ای است که والدین را مجبور به جستجو برای کمک گرفتن از متخصصین می‌کند آسیب‌های زبانی و یا ارتباطی بیشتر بر مهارت‌های شفاهی و غیرشفاهی تاثیر می‌گذارد. دامنه آسیب ارتباطی ممکن است که از فقدان کامل گفتار شفاهی تا یک دامنه گفتاری کاملاً انفرادی و شخصی متفاوت باشد. حتی اگر یک کودک دستور زبان و گفتار و صحبتش به‌طور صحیح رشد یافته باشد او ممکن است قادر نباشد یک مکالمه درست و صحیح را شروع، ادامه و پایان دهد. درک زبانی در این کودکان اغلب با تاخیر همراه است و بیشتر این کودکان حتی قادر نیستند که یک سوال بسیار ساده و روشن را پاسخ دهند. کودکان اُتیستیک همچنین بر ارتباط زبانی تسلط پیدا نمی‌کنند و به‌سختی قادرند که از ایماء و اشاره در مکالمات خود استفاده کنند و یا شوخی را درک کنند و یا مفاهیم ضمنی و استعارات را در مکالمات خود به‌کار برند.

مهارت‌های اجتماعی:

یکی از علائم اولیه از اُتیسم تعامل اجتماعی است و این قضیه تا بزرگسالی پایدار می‌ماند. این کودکان از ماه‌های ۸ام تا ۱۰ام به‌بعد ممکن است واکنشی به نام خود نداشته باشند و تعاملات چهره‌ای کمتری از خود نشان می‌دهند و ممکن است از لمس شدن بیزار باشند. ۲۱در دوران ابتدایی کودکی ممکن است تمایلی به بازی کردن از خود نشان ندهند و یا تلاش در بازی‌های انفرادی داشته باشند. بیشتر کودکان اُتیستیک به نظر می‌رسد که مشکلات یادگیری زیادی برای داد و ستد و ارتباط دارند. یک کودک اُتیستیک ممکن است که مهربان و یا گرم باشد ولی نمی‌توان از آن‌ها انتظار پاسخ‌دهی و تعاملات طبیعی متناسب با سطح سنی خودشان را داشته باشیم. کودک اُتیستیک به نظر می‌رسد که فاقد توانایی ارتباط با دیگران است و فعالیت‌های منفرد و تکی را ترجیح می‌دهد. کودکان اُتیستیک خفیف ممکن است دارای توانایی تعامل اجتماعی با دیگران باشند ولی تعاملات آن‌ها در مقابل احساسات و نیازهای دیگران فاقد گرمی و احساس است. کودکان اُتیستیک که دچار شرایط شدیدتر در این اختلال هستند ممکن است سراسر گوشه‌گیر باشند و ارتباطی محدود و مکانیکی با دیگران داشته باشند. البته در مواردی ممکن است مشاهده شود که این کودکان وابستگی شدیدی به یکی از والدین خود دارند.

همان‌خواهی:

کودکان اُتیستیک اغلب در انعطاف‌پذیری در مقابل تغییرات و دگرگونی‌ها در زندگی روزانه مشکل دارند. همان‌خواهی و یا در مواردی مقاومت و یا رفتارهای کلیشه‌ای و تکراری این کودکان رابطه‌ای تنگاتنگ با دیگر علائم این اختلال دارد. همان‌خواهی را می‌توان در حیطه‌های گوناگون ازجمله همان‌خواهی مکانی (فقط مکانی خاص را دوست دارند)، خوراکی (فقط غذایی خاص را دوست دارند)، شکلی (فقط شکل خاصی از اشیاء را دوست دارند)، رفتاری (آداب خاص غذا خوردن، حمام رفتن، لباس پوشیدن و…) مشاهده کرد.

حواس:

مغز کودکان اُتیستیک قادر نیست که همه حس‌ها و دروندادهای اطلاعاتی را هماهنگ و یکپارچه کند و به‌همین‌خاطر دچار اشتباه و سردرگمی می‌شود. ازطرفی این کودکان ممکن است بعضی از حواس فردیشان که بیش‌ازحد گسترش یافته مشکل پیدا کند و دچار افزایش درونداد اطلاعاتی در مورد یکی از حواسشان مانند بینایی و لامسه شوند و در افراد دیگر ممکن است اطلاعات دچار تقلیل و کاهش غیرعادی شود مانند حس شنوایی به‌صورتی که ممکن است تحریک از طریق این حواس به خاموشی بینجامد. ۲۲اما لازم به ذکر است که کانال‌های حسی این کودکان اطلاعات لازم و رسیده از محیط را به مغز آن‌ها منتقل می‌کند و مغز در مورد فعالیت‌های حسی مانند یک دربان عمل می‌کند یعنی به بعضی از اطلاعات اجازه ورود می‌دهد ولی برخی دیگر را فیلتر می‌کند و یا حتی ممکن است اطلاعات وارده از انبوه محرکات را در خود طبقه‌بندی کند به این معنی که او نمی‌تواند بین اطلاعات مربوط و نامربوط فرق بگذارد و بر برخی از اطلاعات یا محرکات مهم‌تر تمرکز کند.

کودکان اُتیستیک اغلب در ۳ سیستم مختلف دچار مشکلات یکپارچگی حواس‌اند:

لامسه: پوست ما با عصبی که پیام‌ها را برای مغز می‌فرستد پیوند دارد. به‌صورتی‌که می‌فهمیم که چه چیزی را داریم لمس می‌کنیم. ما می‌دانیم که درچه‌صورتی احساس سرما، گرما و یا خارش می‌کنیم و در نتیجه می‌دانیم که چگونه به آن احساس پاسخ دهیم. برای مثال ما خودمان را از بخاری داغ عقب می‌کشیم و یا وقتی که احساس سرما می‌کنیم لباس گرم می پوشیم. ولی آیا کودکی که دچار مشکلات یکپارچگی حواس است نیز ممکن است خود را از بخاری عقب بکشد (و یا نه تازه همین احساس گرما کودک را به‌سمت بخاری داغ و لمس کردن آن می‌کشاند)؟ و یا وقتی که او را نوازش می‌کنند او احساس یک ضربه سخت به بدن خود می‌کند و یا اینکه پای برهنه در تابستان سوزان روی سنگفرش‌ها راه می‌رود چون که نمی‌تواند به این گرمای سوزان واکنشی نشان دهد (و یا اینکه این بیش‌تحریکی تازه او را مقهور خود می‌کند)؟

ادراک فضایی وضعیت و یا موقعیت مکانی بدن: این سیستم حرکات بدن را کنترل می‌کند و به ما اجازه می‌دهد بفهمیم کدام قسمت از بدن ما در ارتباط با محیط در چه وضعیتی قرار دارد. این سیستم به ما این اجازه را می‌دهد که به‌صورت انعطاف‌پذیر حرکت کنیم و احساس کنیم که در چه موقعیتی هستیم و چه تغییراتی می‌توانیم به وضعیت بدن خود دهیم. یک شخص اُتیستیک که در این زمینه مشکل دارد ممکن است دریافت‌های حسی داشته باشد که نتواند علائم آن‌ها را بخواند و درک کند و همچنین رفتارهای او ممکن است پر جست و خیز و بی‌هدف به‌نظر برسد و یا اینکه او متوجه نشود که به حریم دیگران تجاوز کرده است زیرا ادراک روشن و واضحی نسبت به چگونگی وضعیت بدنش ندارد. قطعا همه ما به‌عنوان کسانی که با این کودکان در ارتباطیم تابه‌حال اینگونه رفتارها را از این کودکان دیده‌ایم و شاید بتوان یکی از دلایل رفتارهای پرخطر این کودکان را این مورد بدانیم که این کودکان تصویر روشنی درمورد وضعیت بدن خود ندارند. این اختلال را می‌توان از راه تقلید حرکات در این کودکان بررسی کرد و مشاهده نمود این کودکان کمتر قادرند از حرکات دنباله‌دار ما که مانند رقص باله است پیروی و تقلید کنند.

تعادل دهلیزی:

ما انسان‌ها یک احساس تعادل داریم که از گوش میانی ما سرچشمه می‌گیرد. این تعادل دهلیزی برای نقطه ثقلی برای بدن و حرکات بدن ما است. وقتی که این سیستم سالم است کودک ما می‌تواند احساس تعادل کند و شروع به حرکت و اشغال و ادراک فضای اطراف خود نماید. برای مثال ما می‌توانیم از شیب دامنه یک کوه پایین بیاییم بدون اینکه احساس خطری در مورد این سراشیبی ناهموار که تعادل ما را برهم می‌زند داشته باشیم زیرا مجاری دهلیزی ما به‌خوبی کار خود را انجام می‌دهند و به ما برای حرکت در این سطح مورب نقطه ثقلی ارائه می‌کند تا با اتکا به آن و هماهنگی انداممان و ادراک و تصویری که در ذهن خود از موقعیت بدن خود داریم از این سراشیبی پایین بیاییم ولی اگر کودک اُتیستیکی در موقعیت سراشیبی دامنه یک کوه باشد مشاهده همین سراشیبی می‌تواند برای او وحشتناک و دلهره‌آور باشد و از طرف دیگر او در هر گام احساس عدم تعادل می‌کند و نمی‌تواند نقطه ثقلی برای بدن خود بیابد و به همین خاطر تلاش می‌کند که به اطرافیان خود چنگ بزند تا بتواند از نقطه ثقل آنان استفاده کند و در حقیقت به آنان آویزان می‌شود. این کودکان نقطه اتکاهای زنده انسانی را بر نقطه اتکاهای غیرجاندار مانند شاخه از یک درخت یا قسمتی از یک صخره ترجیح می‌دهند ولی درصورت حرکت فرد دیگر دوباره نقطه ثقل خود را برای مدتی از دست می‌دهد تا اینکه نسبت به این حرکت عادت کند. در مواردی عنوان شده است که این سیستم تعادل در این کودکان به‌خوبی شکل نگرفته و مانند موارد قبلی (لامسه و ادراک فضایی بدن) دچار نقصان‌های شدیدی است. چیزی که این گفته را تایید می‌کند این است که این کودکان ممکن است مدت زمان زیادی را دور خود بچرخند ولی اصلاً احساس سرگیجه یا تهوع نکنند، به این معنی که این سیستم اُرگانیک به‌خوبی کار نمی‌کند و در مواقع زیادی ما مشاهده می‌کنیم که این کودکان از جایی مانند میله‌های کناری دستگاه پارالل معلق و آویزان هستند و حتی به نظر می‌رسد که این کودکان به این خاطر اکثر مواقع در حال تحریکات شدید تعادلی خود هستند که می‌خواهند این سیستم را تحریک کنند.

از دیگر علائم کودکان اُتیستیک می‌توان به تحریکات حسی متفاوت، اختلالات خواب و خوراک، آشفتگی وضعیت عاطفی، رفتارهای خودآزاری و دیگرآزاری اشاره نمود.

 

علت شناسی و شیوع اُتیسم(اوتیسم)

شیوع

در مارس ۲۰۱۴ مرکز کنترل بیماری‌ها و شیوع امراض آمریکا میزان شیوع اُتیسم را ۱ نفر در هر ۶۸تولد و یک نفر در هر ۵۴پسر متولدشده اعلام نمود. شواهد نشان‌دهنده پیشرفت سریع این اختلال است و به‌احتمال فراوان در آینده باید منتظر آمارهای ناگوارتری در مورد این اختلال باشیم. البته آمار شیوع این اختلال در کشورها و قاره‌های مختلف متفاوت است. آمار دقیقی در مورد شیوع این اختلال در ایران موجود نیست ولی درصورتی‌که در کشور ما هم مانند کشور آمریکا از ابزارهای تشخیصی دقیق و متخصصین با صلاحیت برای تشخیص این اختلال استفاده گردد به احتمال فراوان آمارها می‌تواند نگران‌کننده باشد (به‌ویژه در شهرهای بزرگ صنعتی مانند اصفهان و تهران).

علت‌شناسی اختلال اُتیسم(اوتیسم)

بحث در مورد علل این اختلال بسیار گسترده است، زیرا از تئوری‌های بی‌معنی و مجهول گرفته تا نظریه‌های بسیار مشکل و غیرقابل باور در مورد این اختلال وجود دارد. این شگفت‌آور نیست که عنوان شده باشد که این اختلال یکی از حادترین و بغرنج‌ترین اختلالات کودکان است. این اختلال طیف گوناگونی از علت‌ها را به خود متوجه می‌کند. به‌همین علت تشخیص نیز در این کودکان امری بسیار دشوار شده است. تاکنون هیچ علت مشخصی برای اُتیسم کشف نشده است ولی در تعدادی از مطالعات مشخص شده است که عملکرد غیرعادی مغز باعث ایجاد حالات اُتیسم می‌شود. اسکن‌های مغزی در بعضی موارد نشان داده است که مغز کودکان اُتیسیک از نظر اندازه و ساختار با مغز کودکان سالم متفاوت است. به نقل از انجمن اُتیسم آمریکا در حال حاضر تحقیقات فراوانی در رابطه با احتمال دخالت عوامل ژنتیکی و عوارض داروئی در بروز اُتیسم در حال انجام است. در بعضی از خانواده‌ها مشاهده شده است که اُتیسم مانند بیماری‌های ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود که این خود می‌تواند تئوری ژنتیکی بودن اُتیسم را در بعضی موارد ثابت کند ولی در بسیاری از موارد هم مشاهده شده است که سابقه اُتیسم در خانواده و یا اقوام وجود نداشته است. همچنین در بعضی از کودکان مشخص شده است که در بدو تولد نشانه‌هائی از اُتیسم را دارا می‌باشند ولی این مورد هم عمومیّت ندارد. محققین دیگری نیز معتقدند که تحت شرایط خاصی تعدادی از ژن‌های ناپایدار باعث اختلال در عملکرد مغز و درنهایت بروز اُتیسم می‌شوند. تعداد دیگری از محققین نیز بر روی احتمال بروز اُتیسم در دوران بارداری تحقیق می‌کنند. آن‌ها معتقدند که یک عامل ویروسی ناشناخته، اختلال متابولیسمی، آلودگی به مواد شیمیائی محیطی یا برخی از بیماری‌ها در دوران بارداری و یا عواملی چون مشکلات کمبود اکسیژن در زمان تولد می‌تواند عامل ایجاد این بیماری باشد. احتمال بروز اُتیسم در کودکانی که بیماری‌هائی مانند سندرم فراژیل ایکس، توبروس اسلروسیس، سندرم روبلا، و فنیل کتنوریای درمان‌نشده داشته باشند بیشتر است. در برخی موارد علت به سن بالای پدر و مادر باز می‌گردد. می‌توان به برخی علل در دوران بارداری و یا قبل از آن اشاره نمود مانند عدم تغذیه مادر با مواد سرشار از فولیک اسید و یا حتی کمبود فولیک اسید در رژیم غذایی پدر و یا در معرض محیط‌های آلوده قرار گرفتن پدر قبل از تشکیل نطفه. علاوه بر موارد بالا می‌توان به عوامل روانی‌اجتماعی، عوامل زیستی، زایمان زودرس، مشکلات ایمونولوژیک، تراتوژن‌ها، آسیب‌های متابولیک مغزی، مشکلات هورمونی و… اشاره نمود.

تشخیص اُتیسم(اوتیسم):

زمانی‌که والدین نگران می‌شوند که کودکشان دیگر فرایند طبیعی رشد خود را طی نمی‌کند برای تشخیص به روانشناسان و متخصصین آموزشی یا پزشکان متخصص مراجعه می‌کنند. در نگاه نخست کودکان مبتلا به اختلال اُتیسم ممکن است به دید افراد دارای ناتوان ذهنی یا مشکلات یکپارچگی حسی یا حتی مشکلات نابینایی یا ناشنوایی دیده شوند که البته ممکن است این موارد واقعا موجود باشند و بعداً مشکل اُتیسم را بغرنج‌تر کنند. آنچه مهم است این است که تشخیص صحیح و تمییز اُتیسم از دیگر اختلالات و شناسایی به‌موقع می‌تواند پایه و اساسی باشد برای انتخاب و ارائه بهترین خدمات و برنامه‌های درمانی. به نقل جامعه اُتیسم آمریکا  باید دانست که میان تشخیص متخصصان پزشکی و دیگر متخصصان این حیطه تفاوت‌هایی وجود دارد. پزشکان متخصص در فرایند تشخیص خود از معیارهای ارائه‌شده در DSM استفاده می‌کنند. DSM راهنمای تشخیصی انجمن روانشناسی آمریکا می‌باشد که متخصص با مراجعه به آن می‌تواند به مطابقت با معیارهای اختلال با علائم و نشانه‌های مرجع بپردازد. در مقابل، تشخیص متخصصین آموزش بر پایه ارزیابی یک تیم متشکل از متخصصان آموزش است و نتیجه توسط متخصصین واجد شرایط و والدین برای انتخاب و هدایت مراجعین به بهترین گزینه‌های موجود مورد بررسی قرار می‌گیرد.

فرایند تشخیص در کشور ما نیز می‌تواند به دو صورت باشد:

مراجعه به پزشک متخصص (روانپزشک کودک یا متخصص اعصاب و روان کودکان)

والدین در صورت مراجعه به پزشک و تشخیص اختلال به متخصصین آموزش و یا مراکز معرفی می‌گردند و در صورت مراجعه به متخصصین آموزش و یا مراکز توسط تیم درمانی با استفاده از ابزارهای تشخیصی مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت تشخیص اختلال مراحل بعدی این پروسه طی می‌گردد.

درمانها و مداخلات در اُتیسم(اوتیسم)

رویکردهای رفتاری و درمانهای کاردرمانی و آموزش شناختی

روش ABA و یا لوواس:

این روش پیگیری‌شده‌ترین روش درمانی توسط والدین کودکان اُتیستیک است و مورد استقبال‌ترین روش توسط کارشناسان و متخصصین درمانی این کودکان. این روش با تلاش‌های پروفسور ایوار لوواس استاد دانشگاه UCLA شکل گرفت و به‌همین خاطر برخی این روش را روش UCLA نیز می‌نامند.A3 ABA رویکردی درمانی بر اساس فنون تغییر رفتار است که بسیاری از روانشناسان از آن در درمان کلیه اختلالات عاطفی ذهنی و جسمی سود می‌برند. ABA نقش گسترده‌ای را در بسیاری از طرح‌های درمانی و آموزشی به‌ویژه در زمینه اُتیسم داشته است. فن ABA می‌تواند به اشکال گوناگونی باشد، فنونی چون جداسازی گام‌های آموزشی، آموزش مستقیم، سیستم پاسخ‌دهی و تقویت فوری که تماما نشان‌دهنده منظم بودن این طرح می‌باشد و مدارک تحقیقی و قابل قبولی دال بر مناسب‌تر بودن این روش در مقابل دیگر روش‌های موجود است. این روش معمولا بین ۳۰ تا ۴۰ ساعت در هفته به‌صورت انفرادی با درمانگر دوره دیده اجرا می‌شود. در این روش هر کار و مهارت جدید به اجزای کوچک‌تر تقسیم می‌شود، هرگاه کار خواسته‌شده به‌درستی انجام گیرد کودک مورد تشویق قرار می‌گیرد تا انگیزه تکرار آن و فرمانبرداری در کودک افزایش یابد. هر درخواست از طرف مربی آنقدر تکرار می‌شود تا کودک آن را انجام دهد.

روش TEACCH:

یکی ازدرمان‌هایی که در سراسر جهان برای کودکان اُتیستیک به کار می‌رود روش درمانی تیچ از اریک اسکاپلر است که برای کودکان بالای ۱۴سال نیز مورد استفاده است. این روش درمانی در سال ۱۹۷۲ ابداع شده و توسط اریک اسکاپلر به ثبت رسیده است. البته شواهدی موجود است که پروژه تیچ از سال‌ها پیش از این تاریخ درحدود سال ۱۹۶۶ در دانشگاه کارولینای شمالی درحال بررسی بوده است. ۲۳واژه تیچ مخفف درمان وآموزش افراد اُتیستیک و کودکان دچار نقصان و فلجی در ارتباطات اجتماعی است. در این روش به جای اینکه به کودک یک مهارت و توانائی خاص آموزش داده شود، سعی بر این است که به کودک مهارت‌هایی آموزش داده شود تا بتواند محیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند. برای مثال، برخی از کودکان اُتیستیک هنگام احساس درد شروع به فریاد زدن می‌کنند، در این روش سعی برآن است که به کودک آموزش داده شود تا هنگام احساس درد چگونه با برقراری ارتباط آن را به اطرافیان خود بفهماند.

رشد بر اساس مدل روابط متفاوت فردی (DIR/Floortime):

برای کودکان اُتیستیک بازی می‌تواند راهی باشد تا آن‌ها از جهان محصور خود بیرون بیایند و بر همین اساس روشی درمانی به‌وسیله استنلی گرینز پن روانپزشک کودک و پروفسور روانپزشکی و علوم رفتاری مدرسه پزشکی جرج واشنگتن  ابداع شده است که فلور تایم یاDIR  نام گرفته است. ۲۴در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامه‌های دقیق بازی بیشتر و مؤثرتر شود. این روش شامل شش مرحله می‌باشد که کودک در مراحل طی آن‌ها تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگ‌تر فرا می‌گیرد و به‌عبارتی کودک باید نرده بام شش پله‌ای را طی کند.

سون-رایس:

سون-رایس یک برنامه درمانی‌مداخلاتی است که توسط بَری نیل کافمن وساماریا لیت کافمن، کسانی که خود دارای فرزند اُتیستیک هستند ابداع شده است. اساس این روش درمانی بر مبنای دوست داشتن و پذیرش بنا شده است. به این معنی که والدین کودکشان را در آغوش بگیرند و به رفتارها وعلائم کودکشان توجه کنند و در این حین به‌دنبال راهی برای ورود و رخنه به دنیای کودکشان بگردند.

رویکرد های حسی

یکپارچگی حواس:

یکپارچگی و نضج حسی که موجب می‌شود فرد در پاسخ به تحریک حسی به‌گونه‌ای طبیعی و بهنجار عمل کند و اختلالات رفتاری، حرکتی مربوط به فقدان یا نقص در ائتلاف حسی در او ظاهر نگردد و یا پردازش معنی‌دار در ادراک و ادغام احساسات به‌گونه‌ای متناسب که موجب بروز رفتارهای متشتت در فرد نشود. هدف اصلی و اولیه روش یکپارچگی حواس این است که به کودک کمک کند تا بتواند در محیط خودش توازن و تعادل برقرار کند. این درمان موجب می‌شود تا کودک تعادلی بین دروندادهای دریافتی که براساس آن‌ها می‌تواند یاد بگیرد و پاسخ صحیح به محرک‌ها برقرار کند.

تصویر مربوط به یکپارچگی حواس

رویکردهای اجتماعی/ارتباطی

داستان‌های اجتماعی:

کارول گرِیِ آموزگار کسی است که مرکز درمانی گری را برای یادگیری مفاهیم اجتماعی در شهر جیسون در میشیگان راه انداخت و روش او به داستان‌های اجتماعی شهرت گرفت. این روش به‌عنوان راهی برای آموزش افراد اُتیستیک و افرادی که دچار اختلالات شدید هستند برای فراگیری موقعیت‌های اجتماعی گوناگون به‌کار می‌رود. زیرا بسیاری از تعاملات اجتماعی بر توانایی تعبیر و تفسیر دیگران و واکنش به نشانه‌ها و علائم عاطفی آن‌ها وابسته است این روش حتی می‌تواند در شرایط شدید اُتیسم هم کارایی داشته باشد. داستان‌های اجتماعی گری با یک طرح و برنامه از پیش تعیین‌شده کودک را آماده یک شرایط بی‌ثبات و گوناگون می‌کند.

این داستان‌ها برای آموزش مهارت‌های اجتماعی به کودکان اُتیستیک آماده شده‌اند. از طریق این داستان‌ها به کودک آموزش داده می‌شود که چگونه احساسات، منظور، و برنامه‌های دیگران را درک کنند.

تصویر مربوط به داستانهای اجتماعی

زبان اشیاء:

زبان اشیاء روشی است که بسیاری از والدین و متخصصین کودکان اُتیستیک برای سهولت در ارتباط از آن استفاده می‌کنند. اگر کودکی اصلاً کلام ندارد این روش می‌تواند شیوه‌ای مناسب در ارتباط برقرار کردن او باشد. به‌طورکل این شیوه راهی است که کودک براساس آن یاد می‌گیردکه یک شیء می‌تواند نماد یا سمبول کار یا چیزی باشد.

برنامه زمان‌بندی شده بصری:

این برنامه به کودکان کمک می‌کند تا متوجه شوند که چه اتفاقی افتاده و اینکه چگونه باید در طول زندگی روزانه و یا در مدت‌زمانی که در طول روز در جلسه درمانی‌اند، واکنش نشان دهند.

سیستم ارتباطی زبان تصاویر:

کمک و یاری‌رسانی به افراد دچار ناتوانی در حال رشد و توسعه است به‌ویژه اگر این افراد مشکلاتی در گفتار داشته باشند. سیستم ارتباطی زبان تصاویر برای کمک به یادگیری و مفاهیم و راهبردهای ارتباطی شیوه مدرنی است که اکنون درحال استفاده است. اساس این روش را می‌توان برگرفته از روش ABA دانست. در این روش به کودک آموزش داده می‌شود که چگونه می‌تواند نیازهای خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند. از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک ساده، قابل‌فهم و با تفکر می‌باشد.

تصویر مربوط به سیستم ارتباطی زبان تصاویر

رویکرد دارویی:

درمان‌های دارویی را می‌توان به چند دسته تقسیم نمود:

ضدافسردگی‌ها:

این داروها اکثراً به‌عنوان جلوگیری‌کننده از ترشح انتخابی سروتونین ( (SSRIS طبقه‌بندی می‌شوند این داروها اغلب برای اضطراب و افسردگی و یا وسواس اجبار (OCD) به‌کار می‌روند که اغلب موجب کاهش رفتارهای وسواسی و خودتخریبی دیده‌شده در برخی کودکان اُتیستیک می‌شود.

نورولپتیک‌ها (داروهای ضدروان‌پریشی):

این داروها برای درمان اختلالات رفتاری به‌کار برده می‌شوند و به‌وسیله کاهش فعالیت نوروترانسمیترهای دوپامین در مغز فعالیت می‌کنند. در میان داروهای ضد روان‌پریشی مانند هالوپریدول، تیوریدازین، فلوفنازین وکلروپرومازین؛ هالوپریدول در مطالعه‌ای بیشترین اثر را به نسبت دارونما (پلاسیبو) در درمان اختلالات جدی رفتاری داشته است و موجب کاهش علائم پرخاشگری، تسریع یادگیری و درمان رفتار جدایی‌طلب در این کودکان گردیده است ولی از طرفی موجب اثرات جانبی مانند بی‌حالی، سفتی عضلات و حرکات غیرعادی می‌شود.

داروهای ضدصرع: همان‌طور که گفته شد میزان شیوع صرع در کودکان اُتیستیک ۱نفر در ۴کودک اُتیستیک است. از نمونه داروهای مورد استفاده در این طبقه می‌توان به کاربامازپین (تگرتول)، لاموتریگین (لامیکتال)، توپیرامات (توپاماکس)، والپرویک اسید (دپاکوته) و نورونتین اشاره نمود.

داروهای ضد بیش‌فعالی و عدم توجه و تمرکز:

داروهایی مانند متیل‌فنیدیت (ریتالین) بدون هیچ خطری برای کودکان ADHD به‌کاربرده می‌شود و همچنین برای کودکان اُتیستیک نیز برای کاهش تکانش و بیش‌فعالی تجویز می‌شود.

دیگر رویکردها

برای معرفی دیگر درمان‌ها می‌توان به روش دومن دولاکاتو، درمان با هنرهای رزمی، یکپارچگی شنیداری، رژیم‌درمانی، نگهداری‌درمانی، سکرتین‌درمانی، روش درمانی هیگاشی، مداخله گسترش ارتباط، درمان گفتار و زبان، ویتامین‌درمانی، کاردرمانی، ارتباط تسهیل‌شده، هنردرمانی، موسیقی‌درمانی، درمان فیزیکی، ایروبیک، روش TP، PLAY PROJECT و… اشاره نمود.

تهیه و تنظیم:

دکترنادرعلیرضالو

دکتری تخصصی علوم شناختی

ارگوتراپیست(کادرمانگر) جسمی و ذهنی کودکان

نوروتراپیست و موسس مرکز توانبخشی جسمی و حرکتی نواندیشان آویژه تبریز

جهت تعیین وقت ارزیابی و دریافت نوبت با شماره های کلینیک آویژه تماس ۰۴۱۳۴۴۸۵۵۱۵ حاصل فرمایید.

مقالات مرتبط